لطفاً بیوگرافی خود را شرح د هید ؟
نسرین ظلی تهران هستم. از خانواد ه ۶ نفری ما، من فرزند ارشد و اول خانواد ه می باشم که یکسان بعد از تولد م به علت بیماری ناشنوا شد م. اوایل د وران طفولیتم افراد خانواد ه متوجه این موضوع نشد ه و به مرور زمان ماد ربزرگم پی به این موضوع می برد و ماد رم را واد ار می کند تا مرا به نزد پزشک ببرند . از آن زمان به بعد زند گی با ناشنواییام را آغاز کرد م و الان هم خد ا را شکرگزار هستم که به من نعمتهای خوبی د اد ه است.
د ر سن ۶ سالگی آقای د کتر بهروز که یکی از متخصصان آموزشی ناشنوایان بود الفبای فارسی را با متد خود ش هفته ای ۳ روز د ر منزل ما، آموزش می د اد و من چون بسیار علاقمند بود م که د ر این مد ارس عاد ی حضور د اشته باشم مرا به مد رسة د يگري ناشنوايان )آفتا( فرستاد ند و د بیر زحمت کشم خانم میرزایی د ر آموزش خواند ن و نوشتن من تلاش فراوان نمود ؛ پنج سال بعد د ر سفری که به خرمشهر د اشتم، د ر قطار با خانم مهین رئيس روحانی که همسر آقای سید رضا قلی شهید ی، آشنا شد م. با این آشنایی و تشویق ایشان، به مد رسة ناشنوایان که توسط زند ه یاد) جبارباغچه بان( تأسیس شد ه بود راه یافتم و تا پایان کلاس ششم تحصیل نمود م. (د ر ان زمان، بیش از کلاس ششم وجود ند اشت)
پد ر و ماد رم نیز به نوبة خود د ر راه پیشرفت من از هیچ گونه کوششی د ریغ نمی ورزید ند و ما بین فرزند انشان تفاوتی قائل نبود ند و هر کجا که می رفتند مرا نیز با خود برد ه و د ر جمع شرکت می د اد ند تا بد ین گونه از جامعه فاصله نگرفته و وارد اجتماع گرد م.
د ر مورد جبار باغچه بان هرچه د ر خاطره د ارید بیان کنید ؟
چیز زیاد ی از ایشان به یاد ند ارم فقط می د انم او مرد ی بسیار خوب، پاک و شریف بود و نسبت خویشاوند ی با ایشان د ارم، )جاری( د ختر جبار باغچه بان
)ثمینه باغچه بان( هستم که د ر حال حاضر با یکد یگر د ر ارتباط هستیم.
پد ربزرگم مرحوم احمد ظلي مد ير كل وزارت د ارائي وقت د ر آن زمان عضو فعال جمعیت حمایت از کود کان کرولال بود و با جبار باغچه بان همکاری نزد یکی د اشت که با تلاش فراوان توانستند زمینی جهت تأسیس آموزشگاه ویژه ناشنوایان د ر محل یوسف آباد از د ولت آن زمان د ریافت کنند .
د ر مورد همسرتان و کار ایشان به طور مختصر و مفید توضیح د هید ؟
قبل از سال ۱۳۴۸ د ر کلاس زبان انگلیسی مخصوص ناشنوایان د ر آموزشگاه باغچه بان شرکت می کرد م. د ر چند جلسه ای که معلم د ر کلاس د رس غایب بود به جای او آقای جمشید پیر نظر) براد ر شوهر ثمینه باغچه بان( که شنوا و به زبان انگلیسی تسلط فراوان د اشت؛ تد ریس را به عهد ه می گرفت و د ر این جلسات بود که با یکد یگر آشنا گشتیم که این آشنایی منجر به ازد واج ما گرد ید و د ر خطبه ی عقد ما تنها یک شاخه نبات و یک جلد کلام ا… مجید بود و ما اینگونه زند گی مان را آغاز کرد یم. حاصل ازد واج ما ۲ فرزند پسر است که اکنون د ر پاریس مشغول به کار هستند . متأسفانه زمان زند گی ما چند ان د وام نیافت چرا که د ر سال ۱۳۷۴ همسرم به د یار باقی شتافت. او مرد ی بسیار رُک، پاک، جذاب، و با محبت بود و اصلاً به ماد یات توجهی نم کرد . او اولین کسی بود که د ر ایران کلینیک سنجش شنوایی را د ر آموزشگاه باغچه بان تأسیس کرد و د ر ارائه سمعک و آزمایشات شنوایی به جامعه ناشنوایان خد مات زیاد ی عرضه نمود . او استاد اولین د وره اد یومتری د انشگاه شهید بهشتی بود . (روحش شاد )
شما چگونه به فکر تأسیس انجمن خانواد ه ناشنوایان ایران افتاد ید ؟
قبل از تأسیس انجمن، من د ر سازمان ملی رفاه ناشنوایان و مرکز آموزش فنی و حرفه ای ناشنوایان به عنوان رابط و مربی هنر فعالیت می کرد م. د ر سال ۱۳۵۱ با پیشنهاد آقایان سید رضا قلی شهید ی و حسن تقوی به عنوان خزانه د ار شروع به کار کرد م.
نوع فعالیتم د ر این انجمن رسید گی به د رد ها و مشکلات خانواد ه های ناشنوا و برگزاری مراسمی از قبیل جشن تولد فرزند ان خانواد ه های ناشنوا، عروسی، ختم و… بود . چرا که هزینه این گونه مراسم و مجالس د ر بیرون از انجمن برای خانواد ه ناشنوای کم د رآمد ، سرسام آور بود ه که برای لحظات شاد ی و غم هایشان این مکان را برگزید یم و به لطف خد اوند همگی راضی و خشنود ند .
ناگفته نمان که بعد از ۲ سال فعالیتم د ر این انجمن به علت پرمشغله بود ن و همچنین برگزاری انتخابات بعد ی کارم را به گروه جوان تر واگذار نمود م.
فعالیت انجمن د ر گذشته و حال را چگونه ارزیابی می کنید ؟
د ر گذشته افراد فعال بسیار کم د اشتیم و فعالیت انجمن بسیار ابتد ایی و محد ود بود ولی اکنون پیشرفت بسزایی نمود ه که واقعاً جای شاد ی د ارد و من افتخار می کنم که افراد باسواد ، با شخصیت، د لسوز و پرانرژی ناشنوا د ر این انجمن فعالیت می کنند . بند ه به نوبه خود م از ته د ل امید وارم که د ر سال های آتی شاهد پیشرفت روز افزون این انجمن باشم.
بهترین روز خاطره ای که از انجمن د اشتید چه بود ؟
بهترین روز و خاطره ام د ر روز ۹ ارد یبهشت ماه سال ۸۶ بود که به مراسم سی و پنجمین سالگرد تأسیس انجمن واقع د ر خیابان شریعتی باشگاه بنیس د عوت شد م. از همه جایی بی خبر بعد از اجرای برنامه های مختلف و جالب از اعضای مؤسس انجمن خانواد ه ناشنوایان ایران، از آقایان سید رضا قلی شهید ی، تقوی و اینجانب تجلیل کرد ند . هیچ وقت فکر نمی کرد م که بعد از ۳۵ سال اینگونه از ما قد رد انی و تشکر نمایند . که بعد از سخنرانی کوتاه، کیک ویژه مراسم که بسیار زیبا بود توسط اعضای مؤسس انجمن، رئیس اسبق انجمن (آقای سید نعمت مقیمی) و رئیس جد ید (خانم لیلا اعتماد )، برید ه شد و این روز برای من از بهترین روزهایی بود که د ر انجمن خانواد ه ناشنوایان ایران به عنوان خاطره فراموش نشد نی از آن یاد کنم.
آیا شما به ورزش خاصی می پرد ازید ؟! لطفاً توضیح د هید ؟
قبل از ازد واج د ر سال های ۳۸ و ۳۹ د ر باشگاه عاد ی واقع د ر خیابان حافظ و فرانسه کنونی فعالیت ورزشی می کرد م. رشته ورزشی مورد علاقه ام شمشیر بازی و پینگ پنگ بود . د ر رشته شمشیربازی با د ختران عاد ی مقام اول و د ر پینگ پنگ با د ختران عاد ی مقام د وم را کسب کرد ه بود م. د ر حال حاضر ورزشی خاصی ند ارم و برای سلامتی خود م پیاد ه روی می کنم.
نشریه انجمن (آوای نگاه) از نظر شما چگونه است؟
بسیار بسیار عالی است. د ر آن زمان چنین چیزی وجود ند اشت اما د ر حال حاضر می بینم افراد ناشنوای فعال تلاش زیاد ی کرد ه و نکات ریز و د رشت د ر آن بکار رفته است. از همة افراد ی که د ر این نشریه همکاری د ارند تشکر می کنم و امید وارم که این فعالیت ها همچنان اد امه یابد .
اگر پیشنهاد ، نظر یا انتقاد ی د ارید بفرمائید ؟
انتقاد که نمی توانم د اشته باشم چرا که خد مات ارزند ه ای د ارند .
پیشنهاد د ارم اگر مقد ور است از امکانات این انجمن برای برگزاری جشن ها و مراسم جهت خانواد ه های ناشنوا که توان مالی ند ارند ، استفاد ه گرد د .
د ر خاتمه ضمن تشکر از شما، بزرگترین آروزیتان را بفرمائید ؟
۱- سلامتی همه بیماران
۲- سلامتی و باز هم سلامتی
د ر ضمن آرزو د ارم که د ر انجمن همه افراد ناشنوا چه کوچک و چه بزرگ باهم متحد و یک صد ا شوند .
کلام آخر؟
موفق ، مؤید و پیروز باشید .
و من ا… التوفیق
مصاحبه گر: فاطمه بصيري و بهناز ستوده