دست‌ها را از روی گوش‌تان بردارید

زبان، همان پل ارتباطی میان انسان‌هاست، اما برای ناشنوایان کلمات و آواها قرار نیست راهی برای ارتباط با دنیای بیرونشان باشد؛ آنها دست‌هایشان را پلی می‌کنند برای انتقال مفاهیم، خواسته‌ها، نیازها و حتی احساساتشان این درحالیست که پیوند زدن «زبان اشاره» با دنیای مملو از اصوات و آواها کار آسانی نیست و به همین دلیل هم صدای آنها و مشکلاتشان به راحتی شنیده نمی‌شود.

به گزارش ایسنا، ناشنوایی یکی از گروه‌های معلولیت است که از منظر سازمان بهداشت جهانی از سخت‌ترین انواع معلولیت نیز به شمار می‌آید. معلولیتی که شاید به دلیل آنکه در اولین نگاه در ظاهر افراد نمود ندارد، کمتر هم جدی گرفته می‌شود، اما همین موضوع هم سرآغاز داستان مشکلات آنهاست.
هشتم مهرماه ( ۳۰ ام سپتامبر) با هدف ارتقای فرهنگ ارتباط با ناشنوایان، نحوه ارتباط آنها با دنیای بیرون از طریق زبان اشاره و آگاهی مسئولان از مشکلات این افراد روز جهانی «ناشنوایان» نامیده شده است. به بهانه این روز اکرم سلیمی، مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران در گفت وگو با ایسنا به بررسی مشکلات و نیازهای ناشنوایان پرداخت و گفت: ناشنوایان به دنبال مشکلی که دارند، زبان و به تبع آن فرهنگشان هم تغییر می‌کند. این مشکل مختص ناشنوایان ایران نیست و تمام ناشنوایان دنیا با این موضوع رو به رو هستند.

وی افزود: درواقع هر فرد به سبب محیطی که در آن قرار دارد دارای فرهنگ خاصی است، پس بین ناشنوایان هم فرهنگ خاصی وجود دارد. برای مثال آنها از برخی موضوعات برداشت‌های خاصی دارند یا از الگوهای ویژه‌ای پیروی می‌کنند. ما به عنوان مسئول تصمیم‌گیری برای شهروندان در هر ارگان و سازمانی که هستیم، باید این را بپذیریم که شهروند ناشنوا با توجه به نوع معلولیتش نیازهای خاصی دارد که باید مهیا شود تا بتواند به شکل مستقل در جامعه حضور پیدا کند.

وی افزود: تا زمانیکه این را نپذیریم و به ناشنوایی به عنوان یک معلولیت نگاه نکنیم و بخواهیم این نقص را تنها با دادن سمعک یا گفتاردرمانی و کاشت حلزون و …. حل کنیم و نیازهایشان را کنار بگذاریم، تبعیض بین این افراد باقی می‌ماند.

نگاه تبعیض آمیز بین انواع معلولیت‌ها

وی با انتقاد از رواج نگاه تبعیض آمیز بین انواع معلولیت گفت: کجای قانون حمایت از حقوق معلولان، اسمی از حقوق ناشنوایان آمده است؟. ناشنوایی هم یکی از گروه‌های معلولیت حسی است، اما چرا نام گروهی از معلولان مانند نابینایان، خواسته‌ها، نیازها و حتی اشتغالشان در قانون آمده است، اما در مورد ناشنوایی -که براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی یکی از سخت ترین معلولیت‌هاست- اسمی نیامده است؟.

مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران افزود: نتیجه اینکه یک عده شنوا پشت میز بنشینند و برای ناشنوایان تصمیم بگیرند همان قانونی می شود که در سال ۹۶  تصویب شد و با وجود درخواست‌هایی که داشتیم، ناشنوایی نادیده گرفته شد. باید پرسید که در مورد این قانون چرا صرفا از افراد نابینا کمک گرفته شده است؟ چرا نباید از تمام گروه‌های معلولان کمک گرفته شود؟ هر فرد معلول از نگاه معلولیت خودش به نیازهای معلولان نگاه می‌کند اما نکات ریزی وجود دارد که درک آنها فقط توسط خود فرد معلول امکان پذیر است.

سلیمی با تاکید بر اینکه فشاری که به گروه‌های ناشنوا وارد می شود به سایر گروه‌های معلولان وارد نمی شود، اظهار کرد: فرد ناشنوا چون نمی‌تواند صحبت کند و احساسات و نیازهایش را اعلام کند، فشار زیادی را تحمل می‌کند. این فشار از کودکی و زمانیکه فرد در خانواده است، شروع می‌شود و تا بزرگسالی ادامه پیدا می‌کند. برای مثال به این افراد اطلاع رسانی کمی می‌شود. حتی در خانواده اغلب، تمرکز والدین روی فرزندانی است که شنوا هستند. حتی اعضای خانواده به دلیل ماهیت زبان، تعامل بیشتری باید یکدیگر دارند و آخرین نفری که از موضوعات مطلع می‌شود، فرد ناشنواست.

وی تصریح کرد: این موضوع در مدرسه، دانشگاه و حتی محیط کار هم ادامه دارد. این افراد در محل کار همواره از موضوعاتی که برای کارمندان اطلاع رسانی می‌شود بی خبر هستند.

انتقاد به تاکید پزشکان برای درمان ناشنوایی

مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران با انتقاد از نوعی نگاه پزشکی به ناشنوایی و تاکید پزشکان به قابلیت درمان این معلولیت نیز توضیح داد: این نگاه معتقد است که ناشنوایی یک بیماری است و ما هم راه‌های درمان آن را داریم و می‌توانیم فرد ناشنوا را درمان کنیم و به جامعه شنوایان بیاوریم. در صورتیکه فرد چه با سمعک و چه با کاشت حلزون هیچوقت نمی‌تواند در گروه افراد شنوا قرار بگیرد، چرا که ذاتا ناشنواست و ما باید به فرهنگش احترام بگذاریم و زبان اشاره او را بپذیریم. در قانون هم باید این زبان به رسمیت شناخته می شد.

سلیمی ادامه داد: زبان اشاره درکنوانسیون حقوق معلولان آمده است و خواسته شده که تمام کشورهای عضو زبان اشاره را در کشورشان را به رسمیت بپذیرند ولی در کشور ما این اتفاق نیفتاده است. ناشنوایان از مظلوم‌ترین گروه‌های معلول در کشور هستند.

کارشناسان بهزیستی با مشکلات ناشنوایان آشنا نیستند

زبان اشاره، ایما و اشاره نیست

وی با انتقاد از اینکه حتی در قانون هم نگاه مدیران به ناشنوایان نبوده است و به مشکلات آنها پرداخته نمی شود، گفت: حتی در سازمان بهزیستی هم کمتر کارشناسی را می بینیم که با تمام مسائل ناشنوایان آشنا باشد. گاهی حتی آنها هم تعریف زبان اشاره را نمی‌دانند. آنها نمی‌دانند که زبان اشاره با ایما و اشاره تفاوت زیادی دارد. زبان اشاره تمام قابلیت‌های یک زبان را دارد و شما هرچیزی مانند ناراحتی، عشق ورزیدن، حتی نفرت را هم با این زبان می‌توانید منتقل کنید. این ضعف ماست که هنوز نتوانسته‌ایم افرادی را در حوزه‌های تصمیم گیری جذب کنیم که با مشکلات و مقتضیات خاص ناشنوایان آشنا باشند.

مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران با بیان اینکه یکی از شعارهای جهانی ناشوایان این است «بدون اطلاع ما برایمان تصمیم نگیرید»، افزود: برای مثال در سیاست‌گذاری هایی که در سازمان بهزیستی انجام می شود حتما باید از ناشنوایان مشورت گرفته شود.

با گرفتن گوشهایتان نمی‌توانید متوجه شوید ناشنوایان چگونه زندگی می‌کنند

سلیمی با اشاره به اینکه ناشنوایی معلولیتی است که درک آن برای افراد دیگر خیلی سخت است، اظهار کرد: اینطور نیست که شما گوشتان را بگیرید و متوجه شوید فرد ناشنوا چه طور زندگی می‌کند. از همان دوران کودکی که معمولا این اختلال تشخیص داده می شود، فرد شنوا هزاران کلمه از دیگران می شنود و در ذهنش حک می شود اما انتظار داریم در مدرسه فرد شنوا در کنار فرد ناشنوا قرار بگیرد و همان کتاب و ادبیات را بخواند و انتظار هم داشته باشیم هر دو در یک سطح تحصیلی هم باشند و اگر این اتفاق نیفتاد بگوییم ناشوایان حتما از نظر هوشی پایین تر هستند.

وی افزود: تا زمانیکه آموزش لازم به آنها داده نشود چه طور انتظار داریم که فرد به اندازه یک فرد شنوا خودش را نشان دهد؟ خانواده‌ها و گاهی گفتاردرمان‌ها فشار زیادی روی این افراد وارد می‌کنند که از زبان اشاره استفاده نکنند. گاهی برخی از آنها می‌خواهند با این کار به فرزندشان اعتماد به نفس بدهند، اما در عوض فشار روحی به آنها وارد می کنند و گاهی کودک احساس ضعف هم می‌کند.

شرایط لازم برای لب‌خوانی ناشنوایان

مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران در ادامه درباره شرایط مورد نیاز برای استفاده از لب خوانی نیز توضیح داد: لب خوانی کردن شرایط خاصی دارد که حتما باید وجود داشته باشد. برای مثال فرد باید نزدیک باشد، تمام حروف با لب‌ها ادا شود، سوءتفاهم در برداشت کلمات ایجاد نشود و … اما اگر زبان اشاره کنار لب خوانی استفاده شود این مشکلات پیش نمی‌آید.

سلیمی در خصوص امکان حضور این کودکان در مدارس عادی نیز تصریح کرد: چند گروه ناشنوایی وجود دارد. یک سری از آنها با توجه به درجه ناشنوایی که دارند می توانند در کنار افراد شنوا در مدارس تحصیل کنند اما این به آن معنا نیست که ما همان آموزشی را که برای افراد شنوا در نظر گرفته‌ایم به آنها هم بدهیم. یک سری بسترها را باید برای این افراد مهیا کنیم. برای مثال کتاب آموزشی آنها در دبستان و در فارسی حتما باید طوری تهیه شود که مختص آنها باشد.

وی افزود: معلم باید بداند که دانش آموز ناشنوا دارد و آموزش‌های خاصی را برای کودک مذکور داشته باشد. برای مثال کودک در زمان آموزش حتما باید جلو بنشیند و معلم باید در مقابل چهره کودک ناشنوا صحبت کند تا امکان لب خوانی برای وی وجود داشته باشد.

 آموزش زبان اشاره به معلمان برخی مدارس عادی

به گفته مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران تا الان معلمی که چنین آموزش‌هایی را دیده باشد یا با زبان اشاره آشنا باشد و در مدارس عادی تدریس کند وجود نداشته، اما یک سال است که آموزش و پرورش آموزش زبان اشاره به را برخی از معلمان این مدارس آغاز کرده است اما این دوره ها باید ادامه دار باشد.

سلیمی افزود: زمانیکه معلم بتواند با دانش‌آموز ارتباط برقرار کند، در دل این دانش‌آموز آرامش برقرار می‌شود چراکه بدون حضور شخص سوم می‌تواند با معلمش صحبت کند. این کودک دیگر نگران این نیست که «اگر چیزی را بگویم آیا جمله من از نظر ادبیاتی درست است یا نه؟» بلکه ارتباط اولیه را با معلم خودش برقرار می‌کند. این مشکل در ارتباط با زبان فارسی و اشاره وجود دارد که ما می خواهیم این زبان را تبدیل به دستور زبان فارسی کنیم و این موضوع نوعی تداخل ایجاد می‌کند چراکه دستور زبان اشاره با فارسی کاملا متفاوت است.

قانونی که ناشنوایان جایی در آن ندارند

وی در ادامه در خصوص مناسب سازی نیز توضیح داد:  این تفکر بین شهرداری و سایر نهادها وجود دارد که باید یک سری فعالیت عمرانی انجام دهیم تا معلولان حرکتی بتوانند در فضای عمومی تردد کنند. حتی در قانون هم مناسب سازی معادل تردد و حرکت معلولان در نظر گرفته شده است. این درحالیست که منظور از مناسب سازی این است که تمام بسترها برای تمام معلولان مهیا شود که آنها بتوانند راحت‌تر زندگی کنند. برای مثال فرد ناشنوا حتی این امکان را ندارد که با اورژانس یا حتی با آتش نشانی تماس بگیرد.

سلیمی با اشاره به اینکه حل بسیاری از این مشکلات بار مالی چندانی برای دولت ندارد، ادامه داد: اما مسئولان باید خودشان را جای یک ناشنوا بگذارند و این حق را برای آنها هم ببینند. اگر برای یک قطار شهری یا بین شهری این امکان وجود دارد که هر ایستگاه اعلام می شود باید این را هم در نظر بگیرند که شاید یک فرد ناشنوا در مترو است. او چه گناهی دارد که نمی شنود؟.

مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران  افزود: وقتی برای شما مشکلی ایجاد می شود حتی اگر نتوانید آن را بیان کنید دست کم صوت دارید تا فریاد بزنید اما فرد ناشنوا حتی از داشتن صوت محروم است و نمی‌تواند حتی کمک بخواهد. معلولان دیگر دست کم به یک قانون که حتی اجرا نشده است دلگرم هستند، اما ناشنوایان حتی در این قانون هم دیده نشده‌اند.

دست‌هایتان را از روی گوش‌هایتان بردارید

سلیمی در ادامه اظهار کرد: ناشنوایان چون قدرت بیان ندارند و نمی توانند مشکلاتشان را با کلمات زیبا بیان کنند، مشکلاتشان هم خیلی مورد توجه مسئولان قرار نگرفته است. به همین دلیل هم فکر می‌کنم مسئولان هم باید دست‌هایشان را از روی گوش‌هایشان بردارند تا صدای ناشنوایان را بهتر بشوند.

آنچه درخصوص کاشت حلزون نمی‌دانیم

وی در خصوص کاشت حلزون و برخی اظهار نظرهای متناقض در این خصوص نیز توضیح داد: کاشت حلزون یکی از مداخلات زود هنگام در خصوص ناشنوایی است. اولین مداخله‌ای که برای نوزاد ناشنوا باید انجام شود این است که سمعک به او داده شود. وقتی نوزاد سمعک گرفت باید با او مانند یک نوزاد عادی صحبت کرد. انتقال مفاهیم حتی باید با ادا و اشاره انجام شود و اینطور نباشد که بگویند چون کودک نمی‌شنود چیزی به او انتقال داده نشود. مداخلات بعدی شامل کاشت، لب خوانی و … است. پزشک و راهنما باید بدون هیچ دخالتی تمام اطلاعات را به خانواده بدهد و آنها با تحقیقات خودشان تصمیم بگیرند که آیا برای فرزندشان سمعک را ادامه دهند یا اینکه از کاشت حلزون استفاده کنند؟.

مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران توضیح دد: کاشت حلزون یک پروتز یا الکترود است که در گوش کار گذاشته می‌شود و کار سمعک را انجام می‌دهد. کاشت با سمعک از این لحاظ تفاوتی ندارند، فقط آسیب‌ها و عوارضی که کاشت دارد، سمعک ندارد. باید این انتخاب با والدین باشد.

به گفته سلیمی هر دو کار نقاط ضعف و قوتی دارد که باید خانواده‌ها در جریان آنها باشند. به هرحال فرد مذکور باید گفتار درمانی را ادامه دهد و ناشنوایی همراهش هست. پس نمی توان گفت فرد کاشت حلزون را انجام داده پس شنوا شده است. همچنین این افراد قادر به تشخیص تمام آوا نیستند و یک ریتم را می شنوند.

وی افزود: تنها خواسته ما این است اطلاع‌رسانی درست باشد تا ناشنوایان قربانی منافع شخصی نشوند. الان در دنیا یارانه‌هایی که دولت برای کاشت حلزون می‌دهد را برداشته‌اند تا خود خانواده با توجه به انتخاب خودشان کاشت را انجام دهد. برای مثال فردی که کاشت انجام می‌دهد اگر روزی نیاز به دستگاه شوک الکتریکی داشته باشد امکان استفاده از آن برایش وجود ندارد. این موضوعات مواردی است که باید اطلاع رسانی شود.

مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان ایران تصریح کرد: همچنین به کودکی که کاشت را انجام می دهد نباید مدام گفته شود که شنوا شده است بلکه باید ناشنوایی فرد را بپذیریم و بدانیم این فرد چه با کاشت و چه با سمعک نیازهای خودش را دارد و نباید بخواهیم آنها را مانند خودمان کنیم. این افراد از نظر طبیعی این مشکل را دارند. مثل این است که به یک نابینا رنگ‌ها را آموزش دهیم و از او بخواهیم رنگین کمان را توصیف کند، به همین ترتیب باید دنیای ناشنوایان را هم بپذیریم.

منبع: خبرگزاری ایسنا

۱۳۹۸/۰۷/۰۶