• صفحه اصلی
  • >
  • مصاحبه با ثمینه باغچه بان د خت گرانقد ر زند ه یاد  ((جبار باغچه بان))

مصاحبه با ثمینه باغچه بان د خت گرانقد ر زند ه یاد  ((جبار باغچه بان))

* لطفاً از زندگینامه و شخصیت پدرتان به طور مختصر برای خوانندگان ما بگوئید.

او اولین معلم ناشنوایان ایران بود . کسی از شنوایان و ناشنوایان نیست که پد ر من را نشناسد . نام ایشان همیشه زند ه است و من از طفولیت تحت تأثیر پد ر قرار گرفته و تصمیم گرفتم همیشه همیار و همکار او باشم.

* چه عاملی باعث شد که نام خانوادگی پدرتان از عسگرزاده به باغچه بان تغییر یابد؟

پس از اینکه پد رم باغچه اطفال را د ر سال ۱۳۰۳ د ر شهر تبریز بنیان گذارد  تصمیم گرفت نام باغچه بان را به معنای کسی که از کود کان نگهد اری و به آموزش تعلیم و تربیت آنان می پرد ازد )) نامگذاری کنند . به همین د لیل نام باغچه بان را روی خود  گذاشت و گفت: کود کان همانند  گل هستند  و من باغچه ای هستم که آنان د ر آنجا رشد  می کنند  و شکوفا می شوند .

* آیا پدرتان از زادگاهش ((آذربایجان)) به علت تعلیم کودکان به تبریز مهاجرت کرده است؟

خیر، ایشان فقط به د لیل د رگیری بین ازبکها، ارامنه و ایرانیانی که مقیم قفقاز بود ند  و همین طور به د لیل جنگ، به تبریز مهاجرت کرد .

* به عنوان فرزند ایشان شخصیت پدر را توصیف کنید.

همیشه او را به عنوان معلم می د ید م و او را معلم صد ا می زد م. شاید  کمتر د ید ه بود م که یک معلم روز و شب بالای سرمان باشد  چون همیشه معلمان از کار شاگرد ان راضی نیستند ؛ برای ما خیلی سخت بود  که روز و شب با معلم خود  باشیم.

          * حال که شما راه پدر را ادامه می دهید و به ناشنوایان خدمت می کنید چه احساسی دارید؟

خیلی خوشحال هستم که راه پد ر را اد امه می د هم و خیلی د وست د اشتم که می توانستم د ر ایران بمانم و راه پد ر را با افتخار اد امه د هم. اما از بد  حاد ثه مجبور به ترک ایران شد م. یکی از د لایل آمد نم، د ید ار عزیزان ناشنوا، شاگرد ان و د وستانم است. همچنین موفقیت آنهاست که خوشحالم می کند.

* لطفاً از خصوصیات اخلاقی خودتان برای ما بگوئید؟

آد م بسیار جد ی، پیگیر و بد  اُ فُق هستم و خیلی به صرفه جویی اهمیت می د هم. اسراف کرد ن برایم امری بسیار ناخوشایند  و اعتقاد  د ارم از هر چه که د اریم باید  کمال استفاد ه را بکنیم و به هر چه که وجود  د ارد  اجازه شکوفایی و بالند گی بد هیم؛ مثل د رخت بید  که باید  فرصتی د اشته باشد  تا کاملاً سیراب شود  و رشد  کند  و هر انسانی مثل آن، باید  حد اقل رشد  را د اشته باشد  تا به شکوفایی برسد . البته باید  واقع گرا بود  و آرزوهایمان واقع بینانه باشد  و از هر گونه تلاشی برای به ثمر رسید ن آن نباید  کوتاهی کنیم.

* نظر شما در مورد فعالیت انجمن خانواده ناشنوایان ایران و خدمت رسانی چیست؟

به نظر می رسد  انجمن بسیار فعالانه است و اهد اف ارزند ه ای د ر پیش د ارد  که اگر امکانات مالی د اشته باشند  برای پیشبرد  هر چه بهتر این اهد اف می توانند  برنامه ریزی بهتری د اشته تا خد مت به ناشنوایان را به تمام معنی  شکوفا سازند . امید وارم که افراد  خیر برای به ثمر رسید ن فعالیت مفید  و ارزند ه این قشر از هیچ کمکی د ریغ نورزند .

* نظرتان را در مورد مجله آوای نگاه بیان کنید؟

مجله آوای نگاه آیینه فعالیت انجمن خانواد ه ناشنوایان ایران است و همینطور که می بینیم بهتر و پر محتواتر می شود . خوشحال هستم که نه تنها مسائل ناشنوایان د ر آن مطرح می شود  بلکه مسائل د یگری از جمله مشکلات  همه معلولین اعم از ناشنوا، نابینا و معلولین جسمی – حرکتی و… د ر آن قید  شد ه که واقعاً مفید  می باشد .

* بزرگترین آرزوی شما؟

سعاد ت ایران و ایرانی. ما همه افراد  ایرانی هستیم. هموطن ایرانی هستیم. چه شنوا چه ناشنوا! همه د ر ایران زند گی می کنیم؛ تا ایرانی آباد  و آزاد  بسازیم.

          * کلام آخر؟

امید وارم هر چه زود تر تمام ناشنوایان د ست به د ست هم د هند  و بد ون جبهه گیری برای به ثمر رسید ن آرزوی ناشنوایان یک صد ا گرد ند  و نا ممکن ترین ها را ممکن سازند . همچنین د ر مورد  آموزش رابطین امید وارم که انجمن با پیگیری هایی که می تواند  انجام د هد  یک طرح یا قانونی را به مجلس پیشنهاد  د هد  که به تصویب مجلس برسد  که مجلس به بهزیستی این حق را بد هد  که از جانب این د ستگاه، حقوقی برای رابطین د ر نظر گرفته شود .  چون نمی شود  که عد ه ای وقت خود  را با عنوان رابط  به صورت رایگان د ر اختیار ناشنوایان بگذارند ؛ باید  بد انیم که هرکسی نیاز به شغلی د ارد  که بتواند  د ر آن فعالیتی مؤثر و مفید  د اشته باشد  و د ر آن شغل موفق باشد . با آرزوی موفقیت برای ناشنوایان عزیز.